طومار
ببین ! نام من بوی گند می دهد
بویی بدتر از بوی مرغان لاشه خوار
آنهم در روزهای تابستان که آسمان گرم است
ببین ! نام من بوی گند می دهد
بویی بدتر از بوی ماهیگیران
و کرانه برکه هایی که از آن ماهی گرفته اند
ببین ! نام من بوی گند می دهد
بویی بدتر از آن زن
که با مردی بیگانه نشسته و رسواشده
با چه کسی باید امروز صحبت کنم ؟
دیروز سپری شده است ...
با چه کسی باید امروز صحبت کنم ؟
دیروز سپری شده
و بلای بیداد بر سر همه فرود آمده ...
با چه کسی باید امروز صحبت کنم ؟
دیگر قلب هیچ آدمیزادی نیست
که کسی امکان تکیه برآن داشته باشد .
با چه کسی باید امروز صحبت کنم ؟
دیگر دادگرانی بر جای نمانده اند
و این سرزمین تحویل بدکاران شده است .
با چه کسی باید امروز صحبت کنم ؟
بار گران بدبختی بر دوش من است
و کسی نیست که تسلی بخش من باشد .
از : " توت " فرعون مصر