کاروان

رگبار

وقتی به هم پیچیدیم

باران تندی می بارید .

رگبار بر شیشه می زد

و عطر خاک خیس را بر تنمان می مالید .

ما در نور صاعقه

که دم به دم

روشن - خاموش می شد

بهم پیچیدیم

آنها عشق را نظاره کردند

و تا سپیده سحر به هم پیچیدند ....!

 

                     ***


+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱٢:٤٧ ‎ق.ظ ; ۱۳٩٠/۱٢/۱۸

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir