برای خودم
تو به خاطر بسپار !
آن زنی که هی قلم زد ... هی نوشت
چشم هایش کنج میز انزواهارا تنید
هی نوشت و پاره کرد دیوان کاغذ باطله
انصاف نیست فراموش شود رازهای او !
تو به خاطر بسپار !!
می نویسد او هنوز .....................
***
+
کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱:٠٥ ق.ظ ; ۱۳٩٠/۱٢/۱٧