کاروان

برای فروغ

 

بیرون ، همه جا

درختان

بام ها

پنجره ها

طبیعت و بهار

مردمانی که زیر آن قدم می زنند

تا خیس شوند

یا از آن فرار می کنند

تا خیس نشوند

همه و همه از این باران

خیس میشوند

و چشمان من وقتی !

وقتی که تو را نگاه میکنم

در آن قاب سیاه بر دیواراطاق

کنار ساعت 

که چهاربار می نوازد تو را

در نمازهای یومیه اشعارزمان !


 

+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۳:٠۸ ‎ب.ظ ; ۱۳٩٢/۱/٢۸

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir