کاروان

سحریز یاخشی اولسون

نفس عشق شو و هر دم عاشقانه تر زندگی کن . وقتی سخن از عشق می گویم ، منظورم صرفا عشق به آدم ها و یا عشق به این شخص و آن شخص نیست . منظور من از عشق ، مقام عشق است . تو باید همواره در مقام عشق باشی . فقط عشق آنهم عشقی بی پیرایه و ناب . منظور من از عشق به معنای رابطه نیست . عاشق عشق باش ! حتی وقتی تنهای تنها هستی باز سرشار از عشق باش . هرکاری که انجام میدهی آن کار را با عشق خود روشن کن . مهم نیست آن کار بزرگ است یا کوچک . هرچه هست با عشق خود به آن کار تقدس ببخش و آن را تطهیر کن . حتی اگر جابجایی اثاثیه ی منزل باشد . اگر مدام در مقام عشق ساکن باشی آنگاه روشنایی آتش عشق سراپایت را روشن خواهد کرد . آن روشنایی آخرین منزل از منازل سلوک است . آن روشنایی همان خداست که نور آسمان ها و زمین است . به محض آن که به آن نور معرفت حاصل کنی حیات جاودانه را درک کرده ای آنگاه به بی مرگی میرسی ..... بین دوست داشتن و عشق ورزیدن فرق زیادی است . در دوست داشتن تعهدی وجود ندارد ، عشق ورزیدن تعهداست . به همین علت است که مردم زیاد راجع به عشق حرف نمی زنند . دستی که با زیبایی گل سرخ آشنا است نمی تواند هیروشیما را بمباران کند . و دستی که با زیبایی عشق آشنا است دستی نیست که به سلاح مرگبار متوسل شود .......... 

                                            ( اوشو ) :    

                                      شاعرمعاصرهندی

 

                                       


 

 

 

 

این عکس واقعی است و مونتاژنیست . عکس فراز است کنار سگی که بزرگترا شاید از کنارش هم با ترس و فرار بگذرند . مادرش می گفت : فراز با دو تکه نانی که به سگ گرسنه داد با او دوست شد و این دوستی و محبت را حتی میتوان در چشم سگ هم ملاحظه کرد .

 

 

 

 

 

+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ٧:٥٦ ‎ق.ظ ; ۱۳٩٢/۱/۱٩

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir