کاروان

آزادی !

گرمای دلچسب و خورشید آسمان پاییز

دراز کشیده به ناز بر بستر داغ آغوش ما

موهای تو در شانه های نرم دستان من

قلبت می طپد هراسان روی قلب ناآرام من

لبهایمان نگاه می کنند به خواهش چشم

خورشید جسته از سرما در آغوش ما

زنجیر دست هایمان چسبیده محکم به هم

آزادیم و قانع به عشقی چنین در اسارت ما !

 

 



+   کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۱:٥٧ ‎ب.ظ ; ۱۳٩۱/٩/٢۸

design by macromediax ; Powered by PersianBlog.ir