آذر
مرد داد کشید : بیا اینم مدرک ! امروز گرفتم تا بچه هات هم شاهد باشن و گوشی را جلوی چشم زن گرفت . زن نگاهی سرسری به عکس کرد و شانه بالا انداخت : خب که چی ؟ این بهانه ها دلیلنمیشه که من زن خوبی نیستم مرد کفرش در آمد : ببین این مدرک ، جنایت تو هست در حق ما این عکس رو نشان عزیزانت هم بدهم ، تایید خواهند کرد که تو علیرغم ادعایت کی هستی ... زن گفت : پنهان که نکردم . میتونستم در یک نایلون سیاه زباله بریزم و بندازم در آشغالدانی سر خیابان و تو بویی هم نبری اما من اعتراف میکنم به این که باید در کارم تجدید نظر بکنم و از این به بعد برنج های ته مانده را یا دلمه درست کنم یا آش !
نوشته شده در ۱۳٩۳/٩/٢٢ساعت
٢:٠٩ ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()
Design By : Pars Skin |