آذر
تو باشی و خدا برایم بس است ! پرنده ام را دوست دارم نه عقاب است نه پرستو نه کبوتر اما یادم می دهد تیزپرواز باشم مهاجرت کنم به گرمای قلبش و فقط آزادی را بپرستم نظام را به هم می زند ! شب با سیاهی
توافق می کند ماه را بیاورد هراس دارد از هستهِ خورشید !
از خودم رفته ام نه چمدانی بسته ام نه سوار قطاری با آمدن تو از خودم رفته ام ! در ظهر داغ تابستان چشم دوخته ام به راه قاصدکی انگار ظهر عاشورا است! گم نمی شوم در هیچ راه و کوره راهی در راه خدایم ! سیب در گرماگرم تابستان سیب ها رسیده اند نه از حوا و شیطان خبری هست نه از کمپانی اَپِل فقط وسوسه می کنند آدم را ! پرنده ام مُرد بی هیچ امّیدی به پرواز من !
کتابی را از امشب بالای سرم می گذارم "تنهایی پرهیاهوی هرابال " را و توبه می کنم از بی تو بودن هزاران هزار بار نازل می شود !
کبوتران صحن گناه می خواهند در لیلة القدر !
باد آذربایجان ناگهان در آرامش می وزد پارتیزان است !
وقت غروب همه پرنده گان سیاه می پوشند مقابل خورشید ! در گرمای تو عرق می دهد پیاله ی خالی ! کوه قاف در برابرم قبل از هر راه افتادنی نقشه ای را باید شبها بکشم خورشید همآنجاست ! اعتقادم به آ ز ا د ی پرنده ام را از من جدا کرد شعارش مرگ بر من است !
دوست داری تو کوه کن باشی من چاه کن اول خودم بعدا کسی ! خدا کم آورده است در مقابل این همه بودنت باید جوابم را بدهد ! سکوت خدا ! اینبار باید تنهائی بشتابم فراخوان . شعر های من شاید بیداری بخش نباشد اما خواب را از سر ها می پراند ! دیدارمان دریاچه ی قو نه دریاچه ای نه قوئی دیگر نه گوئی ! می خواهم بروم از این دهکده . به جای آب عسل می دهند ! دلتنگ کسی نیستم دلتنگ کسی هستم که دلتنگ کسی است ! به پرنده ام گفتم برود گفت بالهایم را قیچی کن بروم ! برایت گفته بودم شعرم را قرآن می کنند بر سرِ سرنیزه ها بلد بودی فقط ناخدایی کنی ! آخر ! هنوز راه زیادی مانده تا کور شوم زلیخا در آخر داستان چشمش باز شد ! در انتظارت رو به خورشیدم ستارگان در چشم من سقوط کرده اند و هراس دارم این همه را از دست تو ببینند اما این راه مبهم است و حتم دارم بی ستارگان نیز فراوانند .......... وقتی به جای اشک از نگاهم سنگ میبارد از تو می خواهم از من جدا شوی و فصل ها را پاره میکنم تا تو را دوباره در آغازین آن بسرایم. از زخم چشم من هیچکسی نزدیک ام نمی آید چون تو زبان دورکردن مردم را میدانستی و من فقط از خدا دورشدم ! او هم تمام کرد پسورد تمام فصل ها : سلام زمستان !
زخم بستر !
Design By : Pars Skin |