آذر

خورشید

از تمام پنجره های کدر دنیا 

چشمم را زد 

با خورشید درون چشم من

سرِ جنگ داشت !

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۳٠ساعت ۱٠:٢٢ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


اینبار با حادثه آمده ام 

اتفاقات من را 

نرساندند به تو !

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٩ساعت ۸:٠٥ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

کریستال های برف 

می شکند زیر پای مرد 

نیمه شب کوهستان 

هزاران هزار ماه سرد !

 

 

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٩ساعت ٧:٢٥ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

همه ی اهل قلم

بی امان می نویسند 

خونین دل و شاعرانه

من زده ام

به قلب واژه ها ! 

 

           


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۸ساعت ٩:٥۱ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

دریا هم

پس داد من را

ورم کرده بود دلم !

 

          

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۸ساعت ۳:٢٢ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

پرنده ای  

از درز پنجره  

نوک میزند به گرما ! 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۸ساعت ۱:٢٢ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

برمی گردم به آستانه کوه 

جاده دریادلان را 

آب برداشته است !

 

 

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۸ساعت ٩:۱٤ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


هایکو در ذهن من 

یک لحظه اتفاق می افتد و

داروی خواب

همه را پاک می کند !

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۸ساعت ٧:٥٢ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


دین 

کتاب 

پیامبران

و خدا هم گفت 

بیا  به  راه  !

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٧ساعت ۸:٢۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


شکفته ام در سرما

از بوسه ای به مِهر

رازی سر به مُهر !

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٦ساعت ۱٠:۳٦ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

او زیر برف

در لبخندش 

با هیچ گلی

بهار می آورد!

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٥ساعت ٩:٢٩ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

برف میبارد 

روی درخت انگور قرمز

شراب می ریزد 

از زبان شعر !

 

 

 

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٥ساعت ۸:٢۱ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۳ساعت ۸:٢۳ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۳ساعت ٧:۳۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


در آرزویم 

همه ی زمستان را 

گلوله های برفی بزنی 

روی دلم !

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۳ساعت ۱٢:٠۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

گرمای تو 

حکومت می کند 

در شعر زمستان اخوان !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۱ساعت ۱۱:٤٤ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


یک زمستان است و هزاران برف

درو میکنم همه را

به شوق نشستن کنار آتش و

سرودن شعری برای تو !

 

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢۱ساعت ۸:٠٤ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

برف زمستان 

پوشانده است رد پاها را 

تو همان پرتو نوری

که از لای ابر می تابد !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢٠ساعت ۱:۳٦ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

خاک سرزمینم 

لحاف برف بر سر کشیده است ومن

تن داده ام  

به آفتاب گرما بخش او !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱٩ساعت ۱٠:٤٠ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


حتم دارم می آید و 

زیرپاهای " او "

دانه دانه برف

بهارمی شکفد 

به آب !

 

 

نقاشی از خودم ... 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱٦ساعت ۱٢:۱۱ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

برف میبارد و 

هیچ پرنده ای 

شعر سیاه نمی سراید 

در زمستان !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱٥ساعت ٧:۳٦ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱٤ساعت ٩:۱٤ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱٠ساعت ۱۱:۳٤ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

شمعی روشن کردم 

بر خودم دیشب 

آه خاموش تو 

فوت کرد !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٩ساعت ٩:۳٤ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

لبخند زدم 

بر یوسف گمگشتهُ زلیخا 

فرهاد من گشت !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٧ساعت ۱٠:٢٩ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

آهسته گفتم از تو 

در گوش باد 

یک کلاغ 

چهل کلاغ کرد !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٧ساعت ۱٠:٠٩ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٦ساعت ۱٠:٢٧ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

 

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٦ساعت ۱٠:٠٩ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

مراقب باشید 

از سقوط بهمن  

فریاد زده ام در کوه 

" او " را دوست دارم ...

 

 


 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٦ساعت ٦:٢٥ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٦ساعت ۱٢:٠٧ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

" تو " مخاطب من هستی 

و این شایعه ی داغ 

تمام زمستانم را 

گرما می بخشد !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ٤:٠٤ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

سلام گرم تو را 

" وان یکاد " میکنم 

میزنم روی دل زمستان !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ۳:٢٤ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

آغوش باز می کنی 

سوی من 

همه فکر می کنند 

مسیح برگشته است ! 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ٩:٢٢ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ۸:٢۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

حکایت من و تو 

کوچه تنهایی من و 

خیابان های رفتن تو هست 

صدها خیابان می زنند و   

یک کوچه نمی زنند !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ۸:۱۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

خنده هایت را

گذاشته ام روی لبهایم 

شکوفایی بهاران است ! 

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٥ساعت ۱٢:٠۸ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


تو بیایی 

تمام جاده های یخ بسته  

باز می شوند  

رو به بهار ! 

 


 

 

 

 

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٤ساعت ۱۱:٥٧ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٤ساعت ۱۱:٢۸ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

روح های اندک و بی سرمایه اند که از بی دردی به ابتدال کشیده

می شوند ...

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٤ساعت ٧:٤٦ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

الفتم با پاییز 

گسسته است 

افتاده ام دوباره

به یخبندان یافتن تو !

 


 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢ساعت ۱۱:٠٠ ‎ب.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

نشاید 

بر برفِ سفید 

بال سیاه گُستَرَد کلاغ !

 

 

نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/٢ساعت ۸:٢۱ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()


 

 

 از زمستان 

نه !

 می ترسم 

از رونمائیِ سرما !

 


نوشته شده در ۱۳٩۳/۱٠/۱ساعت ٧:۳۳ ‎ق.ظ توسط کبرا پورپیغمبر ( آذر ) نظرات ()



Design By : Pars Skin