نبرد
چه بیرحم است زمان
مثل دزد دریایی یک چشم !
با دو سرنیزه بزرگ و کوچک
فرو می رود در دو چشم هراسان من
امان از دست این ثانیه های موذی
که دور میزنند تند و تند
تا خط پایان
دقایق برتر عمر را ...
ته مانده ای از " من " است
تنها سلاح تن
در این نبرد دشوار
که می خواست زمانی
فاتح باشد زمانه ای را ...
+
کبرا پورپیغمبر ( آذر ) ; ۳:٢٥ ب.ظ ; ۱۳٩٢/٤/٩